احتمالات اصلی ضرر در بازارهای مالی و پولی که از ضریب اهرمی در آن استفاده می‌شود، چیست؟

در بازارهایی که ضریب اهرمی (لوریج) استفاده می شود، برآوردها نشان می‌دهد که حدود ۷۰% تا ۹۰% از معامله‌گران ضرر می‌کنند و در نهایت سرمایه خود را از دست می‌دهند . متضرران در این بازارها معمولاً به دسته‌های زیر تقسیم می‌شوند:

  • معامله‌گران تازه‌کار
  • معامله‌گران احساسی
  • معامله‌گران بدون استراتژی
  • معامله‌گران با مدیریت ضعیف ریسک
  • معامله‌گران بیش‌معامله‌گر (Overtraders)

این آمار نشان‌دهنده اهمیت آموزش، توسعه استراتژی‌های موثر و مدیریت ریسک مناسب برای موفقیت در این بازارها است.

سایت‌های معتبر و منابع مختلف مالی و کارگزاری‌ها اغلب این آمار را ارائه می‌دهند. برای مثال، گزارش‌هایی از کمیسیون معاملات آتی کالاهای ایالات متحده (CFTC) و سایر نهادهای نظارتی، به همین نسبت‌های بالای زیان‌دهی اشاره کرده‌اند.

در اینجا به توضیح دقیق هر یک از عوامل ضرر در معامله‌گری با ذکر مثال می‌پردازیم:

توجه: موارد زیر با بررسی هزاران معامله گر فعال بدست آمده است که زیر بنای ایجاد متد ACT می باشد.

30%
مدیریت ریسک و سرمایه ضعیف

مدیریت ریسک و سرمایه یکی از اساسی‌ترین عناصر موفقیت در معامله‌گری است. اگر معامله‌گران بدون توجه به حجم معامله و تعیین حد ضرر وارد معامله شوند یا در حین معامله حد ضرر خود را تغییر دهند، ممکن است در معرض زیان‌های بزرگ قرار گیرند.

مثال: فرض کنید یک معامله‌گر با حسابی به موجودی ۱۰,۰۰۰ دلار وارد معامله‌ای یک لاتی XAUUSD (۱۰۰ اونس) که ارزش دلاری آن حدود ۳۰۰ هزار دلار امریکا است، می‌شود، یعنی ۳۰ برابر موجودی خود، و حد ضرری تعیین نمی‌کند. اگر بازار به‌طور غیرمنتظره‌ای بر خلاف پیش‌بینی او حرکت کند، ممکن است در یک معامله زیان بزرگ و حتی از دست دادن بخش عمده‌ای از موجودی خود را تجربه کند. تغییر حد ضرر در حین معامله نیز می‌تواند منجر به ضررهای بیشتری شود، زیرا معامله‌گر به امید بازگشت قیمت، حد ضرر را جابجا می‌کند.

%۳۰ از عامل احتمالی ضرر مربوط به مدیریت ریسک و سرمایه ضعیف است.
توجه: ۹۹% معامله‌گران در بلند مدت توانایی اجرای مدیریت ریسک و سرمایه صحیح را ندارند و نهایتا ضررهای کلان می‌کنند.
ما در آکادمی گلدر پرو مدیریت ریسک و سرمایه صحیح را با به کارگیری متد ACT به طور کامل حل نموده‌ایم.

25%
مدیریت احساسات و هیجانات

تصمیم‌گیری‌های احساسی و هیجانی در بازارهای مالی می‌تواند منجر به انجام معاملات غیرمنطقی شود. ترس و طمع دو احساس غالب در بازارهای مالی هستند که می‌توانند منجر به تصمیمات غیرمنطقی شوند.

مثال: یک معامله‌گر که پس از چند معامله موفق به سود خوبی رسیده است، ممکن است به دلیل طمع، بدون تحلیل کافی وارد معاملات بیشتری شود. این نوع تصمیم‌گیری اغلب منجر به زیان‌های قابل توجهی می‌شود. یا به عکس، ترس از زیان ممکن است موجب شود که معامله‌گر زودتر از موعد معاملات خود را ببندد و از سود احتمالی بیشتر محروم شود.

%۲۵ از عامل احتمالی ضرر مربوط به عدم توانایی در مدیریت هیجانات و احساسات است.
توجه: ۹۹% معامله‌گران در بلند مدت توانایی مدیریت احساسات و هیجانات خود را ندارند و نهایتا ضررهای کلان می‌کنند.
ما در آکادمی گلدر پرو مدیریت احساسات و هیجانات معامله‌گر را با به کارگیری متد ACT به طور کامل حل نموده‌ایم.

15%
تحلیل ناکافی

بدون داشتن تحلیل جامع، صحیح و دقیق قبل از ورود به معامله، احتمال اینکه معامله‌گر درگیر زیان شود بسیار بالاست. تحلیل‌های تکنیکال صحیح، ساده و کاربردی و اجتناب از تحلیل بنیادی عمیق به معامله‌گران کمک می‌کنند تا تصمیمات آگاهانه‌تر را در زمان مناسب بگیرند.

مثال: فرض کنید یک معامله‌گر بدون اطلاع از زمان خبر اقتصادی و شرایط بازار و حتی بررسی نمودار، تصمیم به خرید طلا در برابر دلار می‌گیرد، که به نظر می‌رسد در حال رشد است. اما حتی اگر مطلع باشد که خبر اقتصادی قرار است در ساعت مشخصی اعلام شود، می‌تواند از انجام معامله در زمان مورد نظر خودداری کند که حداقل با زیان غیر منتظره‌ای روبرو نشود. منظور از تحلیل جامع، تحلیل پیچیده و چند ساعتی نیست و این خود مقایر با اصول معامله‌گری صحیح است. معامله‌گر میبایستی در کمتر از ۳۰ دقیقه به جمع بندی روزانه تحلیل خود برسد، و تصمیم خود برای سفارش گذاری را نهایی کند. 

%۱۵ از عامل احتمالی ضرر مربوط به عدم توانایی تحلیل صحیح و کافی است.
توجه: ۹۹% معامله‌گران در بلند مدت توانایی تحلیل صحیح، کافی و کاربردی را ندارند و نهایتا به دام روش‌های ناپایدار مانند خرید سیگنال، پیروی از دیگر معامله‌گران به ظاهر حرفه‌ای، رباتهای معاملاتی، مدرسان به ظاهر موفق و غیره می‌افتند، که نتیجه به طور معمول چیزی جز ضررهای کلان در دراز مدت نخواهد بود.
ما در آکادمی گلدر پرو روزانه جهت روند XAUUSD  را به معامله‌گران اعلام می‌کنیم و نیز روش تحلیل کافی، موثر و کاربردی را برای یافتن نرخ مناسب ورود آموزش میدهیم، در گلدر پرو استقلال تصمیم‌ معامله‌گر در انتخاب نرخ صحیح ورود در اولویت ماست.

10%
بیش معامله‌گری

بیش‌معامله‌گری (Over-Trading) غالباً بر اثر استرس و فشار روانی شکل می‌گیرد و به اشتباهات فراوان می‌انجامد. معامله‌گرانی که بی‌وقفه و بدون برنامه وارد بازار می‌شوند، احتمال زیان‌دهی بالاتری دارند.
مثلاً یک معامله‌گر روزانه که به‌جای تمرکز بر چند معامله با‌کیفیت، ده‌ها معامله انجام می‌دهد، به‌سرعت فرسوده شده و فرصت‌های واقعی بازار را از دست می‌دهد.

%۱۰ از زیان‌هایِ احتمالی معامله‌گران مستقیماً به بیش‌معامله‌گری مربوط است.
توجه: ۹۹٪ معامله‌گران در بلندمدت در دام این رفتار می‌افتند. یکی از الگوهای نادرستِ محرّکِ بیش‌معامله‌گری «اسکالپینگ» است؛ روشی که به‌اشتباه پایداری درآمد را نوید می‌دهد، حال آن‌که افزایش تعداد معاملات دقت تصمیم‌گیری را کاهش داده و ریسک ضرر را به‌مراتب بیشتر می‌کند.

در آکادمی گُلدِر پرو با اتکا به متد ACT، استراتژی و زیرساخت سرورهای معاملاتی اختصاصی، سقف مشخصی برای تعداد معاملات روزانه تعیین می‌شود؛ این محدودیت، معامله‌گر را از بیش‌معامله‌گری بازمی‌دارد و او را وادار می‌کند بر کیفیت هر معامله تمرکز کند و بازدهی خود را ارتقا دهد.


8%
عدم استفاده از استراتژی مشخص

فقدانِ یک استراتژی مدوّن، معامله‌گر را گرفتار تصمیم‌های لحظه‌ای و احساسی می‌کند؛ به‌گونه‌ای که کوچک‌ترین نوسان بازار او را به معاملات شتاب‌زده و پرریسک می‌کشاند. برنامه‌ای روشن برای زمان ورود و خروج، اندازه موقعیت و مدیریت ریسک، تضمین می‌کند معامله‌گر حتی در شرایط متلاطم نیز منطقی بیندیشد.

نمونهٔ واقعی
معامله‌گری که بدون نقشهٔ دقیق در هر موقعیتی پوزیشن باز می‌کند، معمولاً نه دلیل ورودش را می‌داند و نه معیار خروجش را؛ همین سردرگمی، به‌ویژه در بازارهای پرنوسان، می‌تواند زیان‌های سنگینی رقم بزند.

آمار زیان
برآوردها نشان می‌دهد حدود ۸ درصد زیان‌های رایج معامله‌گران ناشی از نداشتن استراتژی مشخص است.
۹۹ درصد معامله‌گران در بلندمدت به دلیل فقدان برنامهٔ پایدار متضرر می‌شوند و پس از چند شکست، باز هم بدون طرح روشن به رفتار واکنشی ادامه می‌دهند.

راه‌حل گُلدِر پرو
در آکادمی گُلدِر پرو، بر پایهٔ متد ACT و استراتژیِ مدونی که مربی تدوین کرده‌ است، هر معامله‌گر موظف است کاملاً به این چارچوب پایبند بماند؛ اجرای درست آن نیز به‌صورت پیوسته توسط مربی و تیم آموزشی پایش می‌شود. این استراتژی که ۱۵ سال از شکل‌گیری‌اش می‌گذرد و طی چهار سال اخیر تنها در جزئیات ارتقا یافته، سپری مؤثر در برابر تصمیم‌های احساسی و زیان‌های ناشی از فقدان نقشهٔ معاملاتی است. این یکی از تمایزات بزرگ گُلدِر پرو با دیگران است.


7%
ورود زودهنگام یا دیرهنگام به معاملات

ورود نابهنگام—چه پیش از تکمیل تأییدها و چه پس از گذر قیمت از ناحیهٔ مناسب—سرمایه را با ریسکِ بی‌مورد روبه‌رو می‌کند: یا فرصت از دست می‌رود و سود بالقوه تبخیر می‌شود، یا معامله درست در شروعِ موجِ اصلاحی آغاز می‌شود و از همان ابتدا وارد زیان می‌گردد. ابزارهای تحلیلِ زمانی، هنگامی که با سطوح قیمتی تلفیق شوند، بهترین پنجرهٔ ورود و خروج را مشخص می‌کنند و از این دو خطا جلوگیری می‌کنند.

نمونهٔ واقعی
معامله‌گری که زیر فشار FOMO زودتر از موعد وارد خرید می‌شود، چند لحظه بعد با حرکتِ معکوس بازار مواجه می‌شود و معامله‌اش از همان ابتدا منفی می‌شود؛ در نقطهٔ مقابل، درنگ بیش از حد باعث می‌شود قیمتِ کم‌ریسک از دست برود و ورود در سطحِ بدتری رخ دهد.
فومو (ترس از جا ماندن) مخففِ Fear of Missing Out است و به حالت روانی‌ای اشاره دارد که معامله‌گر از بیمِ عقب افتادن از یک فرصت سودآور، بدون تحلیل کافی و خارج از برنامه وارد معامله می‌شود.

آمار زیان
برآوردها نشان می‌دهد حدود ۷ درصد از ضررهای رایجِ معامله‌گران مستقیماً نتیجهٔ زمان‌بندیِ نادرست است؛
همچنین بیش از ۹۹ درصد معامله‌گران در طول مسیر حرفه‌ای خود در بلند مدت در اکثر مواقع قربانیِ FOMO یا تأخیر بیش از حد می‌شوند.

راه‌حل گُلدِر پرو
در چارچوب متد ACT و استراتژیِ مدوّنی که بر «ورود سفارش‌محور» بنا شده است، فرایند پیش‌بینی و تحلیل‌ چنان طراحی شده که در صورت بروز خطا، معامله‌گر بتواند بلافاصله علت را دقیقاً بر پایهٔ همان استراتژی بازبینی کند. معامله‌گر هر معامله را با چک‌لیست استراتژی می‌سنجد؛ بنابراین به‌مرور با معیارهای صحیح هماهنگ می‌شود و احتمال تکرار خطاهای گذشته به حداقل می‌رسد.


5%
عدم پایبندی به برنامه معاملاتی

بی‌ثباتی در اجرای برنامه—چه با کنار گذاشتن کامل آن و چه با تغییرات پی‌درپی—معمولاً به تصمیم‌های واکنشی، سردرگمی و در نهایت زیان منتهی می‌شود. برنامهٔ معاملاتیِ مکتوب مانند قطب‌نما عمل می‌کند: نقاط ورود و خروج، اندازهٔ پوزیشن، و سناریوهای مدیریت ریسک را از پیش مشخص می‌کند تا معامله‌گر در شرایط غیرمنتظره نیز مسیر خود را گم نکند.

نمونهٔ واقعی
معامله‌گری که هر روز قوانین خود را تغییر می‌دهد، هنگام شتاب ناگهانی بازار نمی‌داند به کدام اصل متکی شود. این آشفتگی ذهنی او را به واکنش احساسی و خروج یا ورود بی‌پشتوانه سوق می‌دهد و نتیجهٔ آن زیان سنگین است.

آمار زیان
برآورد می‌شود حدود ۵ درصد از ضررهای متداول معامله‌گران ناشی از نادیده‌گرفتن برنامهٔ معاملاتی باشد.
همچنین بیش از ۹۹ درصد معامله‌گران در مسیر حرفه ای شدن تا بلوغ کامل به عنوان یک معامله‌گر همیشه به صورت مستمر دچار عدم پایبندی به برنامه معاملاتی می‌شوند و به طور معمول متضرر می‌گردند.

راه‌حل گُلدِر پرو

در چارچوب استراتژی گُلدِر پرو و متد ACT، ریسک‌ها به‌طور نظام‌مند توزیع و مهار می‌شوند؛ بنابراین تا زمانی که معامله‌گر به برنامهٔ معاملاتی خود پایبند باشد، احتمال زیان‌پذیری پیوسته تقریباً از بین می‌رود.

  • ۶۵٪ ریسک—شامل مدیریت سرمایه و کنترل هیجانات—به‌وسیلهٔ سرورهای معاملاتی مدیریت می‌شود.

  • ۱۳٪ ریسک از طریق استراتژی مدوّن و نظارت مستمر مربی کاهش می‌یابد.

  • تنها ۲۲٪ ریسک، یعنی زمان‌بندی دقیق ورود و خروج، بر عهدهٔ معامله‌گر است.


این توضیحات به شما کمک می‌کند تا هر یک از این عوامل را بهتر درک کنید و بتوانید در معاملات خود از آنها اجتناب کنید.

در متن، درصد جلوی تیترها نشان‌دهنده‌ی میزان اهمیت و اولویت هر یک از عوامل ضرر در معامله‌گری است. این درصدها بیانگر این هستند که هر کدام از این عوامل تا چه حد می‌توانند بر زیان‌دهی معامله‌گر تأثیر بگذارند. به عبارت دیگر، هرچه درصد بالاتر باشد، آن عامل اهمیت بیشتری در ایجاد زیان دارد و معامله‌گران باید توجه بیشتری به آن داشته باشند.

تنها راهکار جلوگیری از ضرر های این بازار  تنها حساب معاملاتی امن GMpFA است.

{{massage_and_class_chat.message}}
{{massage_and_class_tariff.message}}