مقدمه
در دهههای گذشته، نظام پولی جهان عمدتاً بر پایه پولهای فیات (بدون پشتوانه فیزیکی) شکل گرفته است. اما در سالهای اخیر، شواهد زیادی حاکی از بازگشت توجه جهانی به طلا بهعنوان دارایی پایه پولی و ذخیره ارزش وجود دارد. افزایش قیمت طلا، خریدهای بیسابقه بانکهای مرکزی، توسعه ارزهای دیجیتال با پشتوانه طلا، و تلاش برخی کشورها برای دوری از دلار، نشانههایی از یک چرخش احتمالی در نظام مالی بینالملل هستند.
تاریخ: ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
مدت مطالعه: ۷ دقیقه
نویسنده: مجید ناقدینیا
در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، طلا رشد بیسابقهای را تجربه کرده و قیمت آن از مرز ۳۱۰۰ دلار در هر اونس عبور کرده است. این رشد نه تنها در برابر دلار، بلکه نسبت به سایر ارزها مانند یورو، پوند و ین نیز مشاهده شده است. عوامل مؤثر بر این افزایش شامل:
نگرانیهای ژئوپلیتیکی (مانند جنگ اوکراین و تنش در خاورمیانه)
تورم جهانی و کاهش نرخ بهره در کشورهای بزرگ
کاهش اعتماد عمومی به ارزهای ملی و مؤسسات مالی است.
تقاضای جهانی برای طلا در سال ۲۰۲۴ به حدود ۴۹۷۴ تن رسید که رکوردی بیسابقه محسوب میشود. این رشد در میان سرمایهگذاران خرد (سکه و شمش)، صندوقهای سرمایهگذاری و حتی شرکتهای فناوری دیده میشود. در کشورهایی با تورم بالا، مردم برای حفظ قدرت خرید خود به طلا پناه آوردهاند.
در بسیاری از کشورها، مردم به شکل خودجوش به طلا بهعنوان یک ابزار مطمئن برای حفظ ارزش داراییهای خود روی آوردهاند. این تمایل جمعی، به نوعی «رأی اقتصادی» علیه پولهای ملی تلقی میشود. رشد خرید سکه، طلای زینتی و سرمایهگذاری در طلا توسط مردم، نشاندهنده کاهش اعتماد عمومی به دولتها و نظام بانکی سنتی است. در برخی کشورها، حتی اعتراضات اجتماعی به کاهش ارزش پول و تورم بالا باعث شده دولتها مجبور به اتخاذ سیاستهای حمایتی از طلا شوند.
این فشار اجتماعی، شکلگیری خواستههایی از پایین به بالا را موجب شده؛ خواستههایی که شامل دسترسی آسانتر به طلا، ایجاد ارزهای محلی با پشتوانه فلزات گرانبها و حتی بازنگری در سیاستهای پولی است. به عبارتی، خرد جمعی جامعه در حال هدایت تدریجی سیاستگذاران به سمت اصلاحات در نظام پولی است.
برخی دولتها در برابر این خواستهها مقاومت نشان میدهند و تلاش دارند کنترل خود را بر نظام مالی حفظ کنند. اما تجربه نشان داده که در مواجهه با خواست عمومی و فشار بازار، دولتها یا مجبور به تطبیق سیاستهای خود میشوند یا با کاهش مشروعیت سیاسی و اقتصادی مواجه میگردند. برای مثال، در زیمبابوه، انتشار ارز دیجیتال با پشتوانه طلا پاسخی مستقیم به مطالبه مردم برای ثبات پولی بود. در ترکیه نیز بانک مرکزی برای تأمین نیاز بازار داخلی، اقدام به فروش طلا و تسهیل دسترسی به آن نمود.
در مجموع، میتوان گفت که تابآوری دولتها در برابر خواسته مردم محدود است و در شرایطی که اعتماد عمومی کاهش یابد، ناچار به پذیرش تغییراتی در راستای خواست جمعی خواهند شد.
کشورهای عضو بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) بهویژه روسیه و چین، در حال افزایش ذخایر طلای خود هستند و از طلا بهعنوان ابزار دور زدن تحریمها و کاهش وابستگی به دلار استفاده میکنند. طرحهایی برای ایجاد یک ارز دیجیتال مشترک با پشتوانه طلا نیز در حال بررسی است.
چندین کشور از جمله زیمبابوه، روسیه و ایران پروژههایی برای ایجاد ارز دیجیتال با پشتوانه طلا آغاز کردهاند. هدف این طرحها ایجاد یک پول باثبات و قابل اتکا در برابر نوسانات ارزی و تحریمهاست. حتی در آمریکا، ایالتهایی مانند تگزاس ایدهی عرضه ارز دیجیتال مبتنی بر طلا را مطرح کردهاند.
بانکهای مرکزی جهان در سه سال متوالی (۲۰۲۲، ۲۰۲۳، ۲۰۲۴) بیش از ۱۰۰۰ تن طلا خریداری کردهاند. این روند بهویژه در کشورهای در حال توسعه مانند چین، ترکیه، هند، مصر و عربستان سعودی مشهود است. انگیزهها شامل:
تنوعبخشی به ذخایر ارزی
حفاظت در برابر ریسکهای ژئوپلیتیکی
تقویت اعتماد عمومی به بانک مرکزی
بحث بازگشت به نظامهای پولی مبتنی بر طلا دیگر محدود به گروههای حاشیهای نیست. اقتصاددانان، سیاستمداران و تحلیلگران مالی در سراسر جهان در حال بررسی این موضوع هستند. برخی پیشنهادها شامل ایجاد ارزهایی با سبد پشتیبانی شامل طلا یا استفاده از طلا بهعنوان مرجع قیمتگذاری (بدون الزام به بازخرید واقعی) است.
اگرچه بازگشت کامل به استاندارد طلا (مانند قبل از سال ۱۹۷۱) فعلاً دور از ذهن به نظر میرسد، اما شواهد نشان میدهد که طلا به آرامی در حال بازیابی نقش تاریخی خود در نظام پولی جهان است. ممکن است در آینده شاهد شکلگیری نظامهای ترکیبی باشیم که در آن طلا، ارزهای دیجیتال و پولهای ملی بهصورت مکمل در کنار یکدیگر استفاده شوند. این تحول میتواند نشانهای از تغییر در نظم مالی جهانی باشد که پس از دههها سلطه دلار آمریکا، به سمت چندقطبی شدن حرکت میکند.